Hypnosis هیپنوتیزم چیست؟
امروزه متخصصان روان شناسی، هیپنوتیزم را در حوزه «هشیاری» مورد بررسی قرار می دهند به عبارتی می گویند، هیپنوتیزم یکی از حالت های هشیاری است.هریک از ما در زندگی روزمره خود حالت عمومی هشیاری را همواره تجربه کرده ایم: (بیداری، رویا و خیالبافی).در این لحظه که این کلمات را می خوانید، بیدارید یا خواب می بینید؟ به نظر نمی رسد که این سوال برای کسی ابهام انگیز باشد، همه ما تفاوت میان حالت عادی بیداری و تجربه خواب دیدن (رویا) را می دانیم. خواب دیدن تغییری در هوشیاری است که در طی آن تصویرهای ذهنی به یادمانده و صحنه های خیالی موقتا با واقعیت بیرون در هم می آمیزد. از این دو که بگذریم، حالت متفاوت دیگر یا به عبارتی حالت سوم هشیاری، خیالبافی است.تقریبا همه ما هر روز مدتی غرق در افکار و تخیلات خود می شویم. چیزی خلق می کنیم و یا در عالم خیال و تصور، رویدادهای گذشته را درباره زنده می کنیم. ما این حالت هشیاری را خیالبافی یا «رویای بیداری» می نامیم. به هر حال غرض از بیان این مطلب، شناخت سه حالت متفاوت ولی متعارف از وضعیت هشیاری در آدمی است. حالت هیپنوتیزم، یک حالت غیر متعارف از هشیار یست. هیچ یک ازحالات هشیاری دگرگون به اندازه حالت هیپنوتیزم بحث انگیز نبوده است.برای شناخت آن باید گفت، هیپنوتیزم، حالت چهارم هشیاری است. بدین معنی که در این حالت فرد در بیداری عادی نیست (چون در آن آگاهی، وقوف و اراده نسبت به حالت بیداری وجود ندارد.)
آیا همه هیپنوتیزم می شوند؟
هیپنوتیزم نه سحر است و نه افسون و جادو؛ بلکه قابلیتی است نهفته در وجود انسان، اگر چه تجربه آن غیر متعارف باشد، با این وجود استعداد هیپنوتیزم پذیری و رفتن در حالت خلسه در افراد متفاوت است. برخی از پژوهشگران می گویند، 25% افراد استعداد هیپنوتیزم شدن عمیق را دارند، 60% متوسط هیپنوتیزم می شوند و 10% الی 15% ضعیف هیپنوتیزم می شوند و یا اصولا نمی شوند، به نظر می رسد که یادگیری و عوامل ارثی در میزان پاسخ دهی به هیپنوتیزم تاثیر داشته باشد. توانایی آرامش پذیری، تصویر سازی ذهنی و خیال پردازی، تمرکز حواس و کنار گذاشتن موضوعات عادی و غرق شدن در فعالیت هایی چون مطالعه کتاب، تماشای یک صحنه، گوش دادن به موسیقی یا لذت بدن از طبیعت، پیش آگهی مهمی برای هیپنوتیزم پذیری است. بعلاوه شواهد، حاکی از دخالت یک استعداد فطری در این زمینه است. مطالعه بر روی دوقلوها و جود عامل ارثی را قوت بخشیده است. استعداد هیپنوتیزم پذیری یک استعداد و صفت نسبتا ثابت و پایدار در فرد می باشد، به این معنی که اگر شخصی در طی چند جلسه به هریک از مراحل هیپنوتیزم (ضعیف، متوسط یا عمیق) دست یافت، همواره در طی سال های بعد نیز میزان خلسه او تا بدان حد خواهد بود و تغییر چندانی نخواهد کرد.بارها دیده شده است، شخصی در نخستین تجربه، با وجود استعداد درونی، به مراحل عمیق هیپنوتیزم دست یافته است. در مقابل شخص دیگر به دلیل ضعیف بودن این استعداد، پس از چندین بار تمرین و تکرار این تجربه، نتوانسته حتی به مرحله متوسط هیپنوتیزم دست یابد. گاهی سوال می شود:
اگر شخصی به هیپنوتیزم اعتقاد نداشته باشد، هیپنوتیزم می شود؟
در پاسخ باید گفت بارها دیده شده چنین شخصی، علی رغم موافق نبودن با این پدیده، در یک برنامه، عمیقا هیپنوتیزم شده است، و بالعکس اشخاصی نیز بوده اند که علی رغم تمامی اشتیاق و همکاری، موفق نمی شدند هیپنوتیزم شوند.
آیا افراد خاصی می توانند هیپنوتیزم کنند؟
قدرت هیپنوتیزم ارتباطی به داشتن نیروهای مرموز ندارد، بلکه هیپنوتیزم علمی یک نوع تکنیک است که قابل یادگیری است. بنابر این اکثریت می توانند آن را یاد بگیرند، اما از آنجا که روش هیپنوتیزم یک «مهارت» و از طرفی یک «هنر» است، مانند برخی از رشته ها (موسیقی، هنر نقاشی یا علومی مثل روان شناسی و...) ممکن است عده زیادی در آن وارد و یا فارغ التحصیل شوند ولی تنها عده معدودی چهره های شاخصی می شوند و ممکن است تنها تعداد معدودی استعداد و قابلیت هیپنوتیزم پیدا کنند.
آیا هیپنوتیزم کردن نیازمند تمرین خاصی است؟
رسیدن به هر نوع مهارت و هنرمند بودن در هر رشته ای نیازمند انجام تمرینات مربوطه است، از جمله فن هیپنوتیزم. اما اینگونه نیست که تمرینات مربوط به استاد شدن در هیپنوتیزم غیر قابل دسترس یا بسیارمشکل باشد.در دهه اخیر نیز به عوض جنبه های نمایشی آن کاربردهای هیپنوتیزم بیش از پیش مورد توجه محافل علمی پزشکان و روان شناسان قرار گرفته است. از این رو یادگیری آن بدون استفاده ی کاربردی دیگر جاذبه ای ندارد و اصولا مناسب نیست و ممکن است خطراتی نیز برای آن دست از افرادی که زیر نظر یک فرد غیر متخصص و ناآگاه به دانش روان شناسی هیپنوتیزم می شوند، بوجود آید که بارها شاهد آن بوده ایم.
تاریخچه و تئوری هیپنوتیزم
تاریخ هیپنوتیزم نوین که همانا آغاز و مبداء روان شناسی است، از زمان فرانک آنتوان مسمر (Mesmer) اهل اتریش به سال 1775 میلادی (220 سال پیش) شکل گرفت. وی این پدیده را مغناطیسم حیوانی یا مانیتیسم می نامید، از آن در درمان برخی بیماری ها استفاده می جست. «مسمر» ادعا می کرد که از نیروی مغناطیسی و انرژی شفابخش برخوردار است (او معتقد بود این نیرو در موجودات دیگر از جمله انسانها نیز در اندازه های مختلف وجود دارد) و به کمک این نیروی مرموز می تواند روی اشخاص بیمار اثر گذاشته و ضمن ایجاد یک حالت مخصوص خلسه ای در آنان، زمینه های درمانی را در وجودشان شکل دهد.در سال 1856 جیمز برید (james braid) برای اولین بار از واژه هیپنوز (Hypnos) که یک واژه یونانی و به معنای «خدای خواب»، برای چنین حالتی استفاده کرد.لیبالت و برنهایم برای اولین بار این پدیده را معلول «تلقین پذیری» آدمی دانستند و اظهار کردند عامل اصلی هیپنوتیزم، تلقین است. این نظریه بعدها اولین برنامه تحقیقی در مود هیپنوتیزم توسط روان شناسان معروفی به نام کلارک هال (Clark hall) را فراهم آورد.شارکو (jean charcot) وبروئر (Breuer) نیز بعدها هیپنوتیزم را تظاهری از حالت هیستری دانستند. سال ها بعد در حوالی قرن 19 زیگموند فروید (Sigmund freud) پدر روان شناسی و بنیانگذار روانکاوی در فرانسه به شارکو پیوست.
همزمان در روسیه زیست شناس و عصب شناس معروف «ایوان پاولف» که سرگرم آزمایش روی سگ معروفش و بررسی بازتابهای شرطی که در ارگانیزم موجب می گردند بود،هیپنوتیزم را عبارت از:«یک پاسخ شرطی پیچیده و بغرنج» دانست. «فرنزی» نیز نظریه ای مشابه دارد. بدین معنی که می گوید هیپنوتیزم کننده سمبولی از پدر یا مادر (والد)است و هیپنوتیزم شونده آن را به صورت والد (که معمولا دستور می دهد و بکن و نکن ها را گوشزد می کند) درونی می کند یا ظاهر می سازد و خود در مقابل به شیوه کودک (پذیرنده یا لجوج) پاسخ می دهد. مطمئنا در این نظریه شخصیت های مختلف پاسخ دهی متفاوتی نسبت به هیپنوتیزم خواهند داشت. از دیگر نظریات می توان به نظریه «اشتیاق فرد به ایفای نقش فردی که هیپنوتیزم شده است» اشاره نمود.امروزه هیپنوتیزم را مجموعه ای از این عوامل قلمداد می کنند و در سخنی کوتاه می توانیم بگوییم: هیپنوتیزم عبارت است از «حالت چهارم هشیاری» که به آن نوعی «خلسه» (trance) نیز گفته می شود و در اثر ایجاد تمرکز، آرامش،تلقین، رفتن به ناخود آگاهی و... بوجود می آید، و میزان هیپنوتیزم پذیری نیز در افراد متفاوت است که عامل ارثی فاکتور مهمی در تعیین میزان آن می باشد.
آیا ممکن است فرد هیپنوتیزم شونده بیدار نشود؟
بیدار شدن که برای عده ای سوال و معماست، دیگر مشکلی نخواهد بود. قطع ارتباط بین هیپنوتیزور و هیپنوتیزم شونده یا در غیاب هیپنوتیزور خود به خود هیپنوتیزم شونده از حالت خود خارج می شود و یا نهایتا می خوابد و مثل هر بار دیگر از خواب بیدار می شود و هیچ خطری در این زمینه فرد را تهدید نمی کند.
آیا در هیپنوتیزم کنترل فرد از دست می رود؟
در هر برنامه هیپنوتیزم لازم است قبلا هیپنوتیزور توضیحات لازم را از فرآیند عمل بدهد و جنبه همکاری را که مبتنی است بر اعتماد و اطمینان بین دو نفر ایجاد نماید، در این صورت اضطراب ها و مقاومت ها فوق العاده کاهش می یابند و روند هیپنوتیزم تسهیل می گردد.پس از چند جلسه هیپنوتیزم یکی از شرکت کنندگان اظهار داشت: وقتی به من القاء گردید دستم بالا می آید و پرواز می کند، من شاهد تدریجی بالا آمدن دستم بودم، یک لحظه احساس وحشت کردم، احساس کردم که اراده ام را از دست داده ام و دیگر کنترلی بر خود ندارم. من نمی خواستم تسلیم شوم، برای همان وقتی به مراحل عمیق تر می رفتم یک مقاومت بسیار شدیدی در من به وجود می آمد، این مقاومت در من اضطراب پنهانی را به وجود آورده بود و دیگر در آن حالت نمی خواستم با شما همکاری کنم؛ می خواستم هر چه شما می گویید، بر خلاف آن را انجام دهم.
در پایان به او گفته شد: شما هیچگاه کنترل خود را از دست نمی دهید. شما کاملا بر امور آگاهید. القائات من تنها هدایت شما به حالتی است که خوشایند، لذت بخش و حتی درمان کننده است. در این لحظه فرد با اطمینان خاطر می گفت: پس اگر می شود در جلسات بعدی ضمن القائات هیپنوتیزمی ، یاد آور شوید که شما هر وقت بخواهید می توانید از این حالت خارج شوید، شما بر تمامی اعمالتان وقوف و اراده دارید.
ادامه دارد...
- لینک منبع
تاریخ: چهارشنبه , 05 بهمن 1401 (12:23)
- گزارش تخلف مطلب