کاربردهای عملی و اصول درمان در روانشناسی یونگ
یونگ برای توصیف نحوه تلقی خاص خود اصطلاح " روان شناسی تحلیلی " را به کار برد که هدف نه تنها مداوای بیماران، بلکه روشی است به منظور رشد و گسترش شخصیت انسانی از راه فرایند تفرد (فردیت).یونگ روش درمانی خویش را مطابق سن و وضعیت رشد و نوع شخصیتی فرد تغییر می دهد ولی هیچگاه کشش جنسی یا اراده معطوف به قدرت را (که موضوعات عمده مکاتب فرویدی و آدلری است اما در نظریه یونگ نقش عمده ای ندارند)، اگر در مواردی عامل بیماری بداند مورد چشم پوشی قرار نمی دهد.
همانگونه که درباره فرضیه فروید مصداق دارد،فرضیه یونگ ازکاربردهای عملی آن جدایی ناپذیر است. بیشتر فرضیه یونگ از کار او با بیماران ناشی می شود که به وی کمک کردند تا طبیعت ناخود آگاه را دریابد و انواع تجربیاتی را که برای انسجام زندگیشان لازم است بفهمد. روانکاوی یونگی بیش از همه برای بزرگسالان و سالمندان کاربرد دارد. در واقع بیش از دو سوم مدد جویان یونگ در دومین نیمه زندگی خویش بودند.
به نظر می رسد عقاید یونگ حتی برای کسانی که هرگز به مطب روانکاو راه نمی یابند هم با ارزش باشد. اکثر میانسالان، احتمالاً مسائل ویژه ای را که با افزایش سن پیش می آید، حس کرده اند. آگاهی از انواع دگرگونی هایی که به طور معمول روی می دهد ممکن است به آنان در پذیرش این دگرگونی ها کمک کند احتمالا بزرگسالان از کتابی همچون (گذرگاه ها) که بحرانهای مورد انتظار در دوران بزرگسالی را مورد بحث قرار می دهد، می توانند سود ببرند و از آنجا که این کتاب عقاید((لوینسون))را به صورت عامه فهم در آورده و لوینسون هم به میزان زیادی به یونگ مدیون است، خواننده دراین میان ژرفترین پاداشها را از خود یونگ دریافت می کند.
وابستگی یونگ به روان شناسی و روان پزشکی در ورای بینش های ویژه او در مورد رشد روانی بزرگسالان گسترده است. ازآنجا که وی پرسش های مذهبی را به نوبه خود حیاتی و معنی دار تلقی می کند،روحانیون،کشیشان و کسانی که اغلب با مردمی که مشکل هیجانی دارندروبرو می شوند، دریافته اند که یونگ پل با ارزشی بین حرفه های روان پزشکی وروحانی فراهم آورده است.
نوشته های یونگ، بر برخی اندیشه های نوین درباره طبیعت اختلالات روانی، به ویژه اندیشه ی (لنگ)سبقت جسته است. استدلال «لنگ»D.LAING)R.
او میزی را در میانه اتاق گذاشت و پشت آن رو در روی بیمار نشست، وسایل نقاشی و مجسمه سازی هم در دفتر کار خویش آماده داشت. اگر بیمار می توانست حرف بزند و گفته های خویش را تعبیر کند چه بهتر، اما اگر از این روشها نتیجه نمی گرفت آزمون تداعی واژه ها را به کار می برد.
یونگ توصیه می کرد درمان با چهار جلسه در هفته آغاز شود و سپس فاصله آن یک یا دو جلسه در هفته گردد. امروز درمانگران یونگی یکبار در هفته و چهره به چهره با موضوعات روانکاوی خود کار می کنند. یونگ تأکید زیادی بر رابطه انسانی بین روانکاو و مراجع داشت و اشاره می کرد که هر دو در طول روانکاوی دگرگون می شوند. وی انتقال را به عنوان کوشش بیمار برای برقراری رابطه روان شناختی با پزشک تعریف کرد و عقیده داشت بدون رابطه درمانی و«رابطه شی ء» عملیات فنی روانکاو ارزشی ندارد. با توجه به تأکید تحلیل یونگی بر انسجام دوباره، نماد گرایی و رویا ها، به نظر می رسد روش او برای یاری به افراد تحصیلکرده برای رویا رویی با مسائل رشدی نیمه زندگی مناسب باشد.
این افراد در حالیکه هویت حرفه ای کسب کرده اند و به موقعیت مادی نائل شده اند و نقش محکم خانوادگی برقرار کرده اند اغلب به این پرسش می رسند که من واقعا کی هستم؟ چه چیز برای من معنی دارترین است و رابطه من با نوع انسان و تاریخ انسان چیست؟و این افراد که در جهت بهبودبه شدت از خودخرده می گیرند، از اینکه به عنوان یک فرد می کوشند تا به طور کامل تبدیل به خود شوند و نه به عنوان یک فرد روان – نژند، توصیف شوند، شاید احساس آرامش کنند. با توجه به روابط پیچیده و مبهم درون روانی که توصیف شد و علاقه به تجربه صوفیانه که سایه بالقوه ای از تفکر جادویی و محو بودن روابط بین درمانگر و بیمارایجاد می کند، بهتر است تنها درمانگرانی که از موهبت انسجام روانی کامل و دانش ژرف و گسترده برخوردارند و تجربه کافی از فرهنگ های جهانی و فرهنگ جامعه خویش دارند این روش درمانی رابه کار گیرند.
- لینک منبع
تاریخ: چهارشنبه , 05 بهمن 1401 (20:23)
- گزارش تخلف مطلب